به گزارش«خبرگزاری دانشجو»، شبکههای بیگانه و مغرض قصد دارند با سوء استفاده و تحریف ماجرای عزل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، اقدام به ایجاد شکاف میان مجلس و دولت یازدهم کنند.
ای بی سی:
پارلمان ایران وزیر میانه رو را برکنار کرد
به گزارش خبرگزاری ای بی سی، نمایندگان افراطی! ایران، با عزل وزیر علوم به اتهام حمایت از غربگراها در دانشگاه، حسن روحانی -رئیس جمهور میانه روی ایران- را تنبیه کردند.
بدین ترتیب، رضا فرجی دانا اولین وزیر کابینه روحانی است که از مجلس رای عدم اعتماد می گیرد. از ۲۷۰ نماینده حاضر، ۱۴۵ نفر رای به عدم کفایت وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دادند.
گفتنی است، روحانی که در زمان استیضاح وزیر علوم در سفر استانی به سر میبرد، اظهار امیدواری کرده بود نتیجه بررسی مجلس، اعتماد بیشتر به وزیر علوم باشد.
بر اساس این گزارش، عزم فرجی دانا که به بهانه حمایت از غربگرایان، انتصاب اساتید مخالف با انتخابات ۲۰۰۹ و سکوت در برابر هجمه به آموزههای اسلامی صورت گرفت، موجبات افزایش اختلاف سیاسی میان روحانی و مخالفان تندرو! وی را فراهم خواهد کرد.
الجزیره:
عزل وزیر علوم، تنبیهی برای روحانی
به گزارش خبرگزاری الجزیره، نمایندگان مجلس ایران با عزل وزیر علوم به اتهام حمایت از غربگراها در دانشگاه، حسن روحانی -رئیس جمهور میانه روی ایران- را تنبیه کردند.
الجزیره در تحلیلی مغرضانه، از رای عدم اعتماد به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری –رضا فرجی دانا- به عنوان گوشمالی سخت رئیس جمهور روحانی –که خود را به ایجاد روابط باز و دیپلماتیک با غرب متعهد می داند- یاد کرد.
این در حالی است که پیش از آن روحانی با دفاع از وزیر علوم، خواستار رای اعتماد مجدد نمایندگان ملت شده بود. از چند روز پیش، اصلاح طلبان و میانهروها با دفاع از عملکرد فرجی دانا، محافظه کاران را به تضعیف دولت متهم کرده بودند.
آسوشیتد پرس:
مستقیم ترین حمله مجلس محافظه کار ایران علیه دولت روحانی
به گزارش خبرگزاری اسوشیتد پرس، نمایندگان افراطی! مجلس ایران، با عزل وزیر علوم به اتهام حمایت از غربگراها در دانشگاه، حسن روحانی -رئیس جمهور میانه روی ایران- را تنبیه کردند.
نمایندگان مجلس با ۱۴۵ رأی موافق، ۱۱۰ رأی مخالف و ۱۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۷۰ نماینده حاضر در صحن، با عدماعتماد به فرجیدانا موافقت کردند و بر این اساس اولین وزیر استیضاحی دولت روحانی، نتوانست مجدداً رأی اعتماد را کسب کند.
بر اساس این گزارش، عدم اعتماد به فرجی دانا، مستقیم ترین حمله مجلس محافظه کار ایران علیه دولت روحانی است.
برچسبها:
به گزارش جهان، هفته نامه «صدا» نوشت: این روزها صدای خیلیها رو درآورده و هر کسی نظری دارد نسبت به آقای قوچانی و نظریاتش. درست یا نادرست این شیوه ی قوچانی هست و تو آشفته بازاری که سیاست مینامندش شاید جواب بدهد برای دوستانی که تا دیروز زیر پرچم سفید شیخ مهدی [کروبی] سینه میزدند و امروز زیر پرچم بنفش شیخ حسن [روحانی].
کاری با قیاس صورت گرفته [روحانی و میرحسین موسوی] ندارم و اصلا هم مهم نیست که مهندس با چه کسانی مقایسه شده و چه گفته شده است که نیازی به دفاع امثال من ندارد مهندسی که مسیر تاریخ معاصر را عوض کرد.
اما وقتی یادم می افتد که عیسی کلانتری [وزیر کشاورزی دولت های هاشمی رفسنجانی و خاتمی و از حامیان میرحسین در انتخابات ۸۸] میگفت «کروبی از شرایط به وجود آمده نهایت سوء استفاده را کرد و با رای کمتر از آرای باطله، خود را به جنبش سبز و مهندس موسوی چسباند و از خود قهرمان ساخت وگرنه کروبی و دوستان ایشان هیچ جایگاهی در بین مردم و جریانات سال ۸۸ نداشتند، یعنی اصلا دعوا بر سر کروبی و رای ایشان نبود، اطرافیان کروبی موج سواران خوبی بودند و خود ایشان نیز هم... »، به این شیوه ی دوستان هیچ خردهای نمیگیرم.
وقتی فایل صوتی را دوباره گوش می دهم، میبینم به مهندس هم نقد دارد، نه به خاطر رفتارش بلکه به خاطر اینکه ۱۲ سال دیر وارد عرصه شد. کلانتری است دیگر. از خاطرات ملاقات سه نفره خودش و شافعی و نبوی با مهندس میگوید و گلایه دارد از زهرا رهنورد به خاطر نقشش در رادیکال شدن مهندس. میگوید مهندس اگر میپذیرفت و حزب تشکیل میداد امروز ردای ریاست جمهوری را بر تن داشت.
کلانتری میگوید آن دسته از اصلاح طلبانی که فکر میکنند با قرار گرفتن در برابر روحانی میتوانند دوره ی دوازدهم ریاست جمهوری قدرت را در دست بگیرند سخت در اشتباهند چرا که اگر روحانی رییس جمهور ۴ ساله باشد قدرت به گروهی به غیر از اصلاح طلبان منتقل خواهد شد.
کلانتری کم حرف نزده است، در ۲ ساعتی که با هم گپ زدیم، از در و دیوار این شهر گرفته تا بسیاری از پشت پردههای سیاست ...
پی نوشت: موقع خداحافظی گفت وقتی با این صراحت آدم رو به زبون میاری، ببینم چطور میخواهی این مطالب رو منتشر کنی؟!
برچسبها:
پایگاه خبری انصارحزب الله: ممكن است اين اشكال به گزارش پيش رو وارد شود كه به لحاظ موضوع مورد بحث ميبايست در صفحهاي ذيل كليشه ادب و هنر به آن پرداخته شود. اما از يك سو به اين دليل كه موضوعات مرتبط با عرصه ادب و هنر جزء جداييناپذيري از فرهنگ محسوب ميشوند ترجيحا سوژه اين گزارش در اين صفحه و ذيل كليشه فرهنگي به شرح و بسط گذاشته شد. از ديگر سو اين احتمال وجود دارد كه طبق معمول طيفي خاص يالثارات را به بدبيني غليظ يا امنيتي كردن فرهنگ متهم كنند كه در پاسخ بايد گفت اين هفتهنامه اساسا فرهنگ را موضوعي راهبردی و همراه با ملاحظا ت امنیتی امنيتي ميداند كه نشانه آن نيز تلاش دشمن براي خدشه دار ساختن اساس وجودي نظام جمهوري اسلامي ايران از همين زاويه است.
بخش اول
«رضا رشيدپور» كسي بود كه كار خود را با «جوك» گفتن در برنامههاي صبح بخير ايران آغاز كرد. «شب شيشهاي»، «عبور شيشهاي» و «مثلث شيشهاي» برنامه سهگانه گفتگو محور رشيدپور در شبکه تهران بود كه بخش آخري پس از پخش قسمت سي و پنجم توقيف شد و بعد از آن سروکله رشيدپور هم در تلويزيون پيدا نشد اما در عوض با همت مضاعف در شبکههاي ماهوارهاي «ايرانيان» و «تلويزيون پرسپوليس» مشغول فعاليت شد و در برنامهاي با نام «شب بخير شما» ضمن تشويش اذهان عمومي در موارد متعدد با دعوت از يک موزيسين، مسئله روابط دختر و پسر را به عنوان موضوع بحث برنامه با او مطرح كرد.
اما روز شنبه ۱۶ فروردين خبري از اجراي رضا رشيدپور در شبکه نسيم در برخي رسانهها منتشر و حتي به صورت پيامک ارسال شد که همان پايگاههاي خبري مدعي بودند اين خبر بر اساس نوشته اين مجري در صفحه اينستاگرام شخصياش تنظيم شده است.
«رشيدپور» در اين صفحه از بازگشت خود پس از پنج سال به تلويزيون با يک برنامه گفتگو محور خبر داده بود که طبق هماهنگيهاي صورت گرفته، حسن روحاني رئيسجمهور نخستين مهمان آن با فضاي پرسشهاي غيرمنتظره و عجيب خواهد بود.
اين خبر به دفتر رياست جمهوري هم رسيد و با پيگيريهاي خبرنگاران مربوطه، مشخص شد که رئيسجمهور شب گذشته هيچ برنامهاي براي حضور در صدا و سيما و انجام مصاحبه تلويزيوني نداشته است. گرچه تيزرهاي برنامه نامبرده چند باري در شبکه نسيم روي آنتن رفت و رشيدپور که چندي پيش در يک ويدئو خطاب به عزتالله ضرغامي انتقاداتي روانه صدا و سيما کرده بود، در اين تيزر برنامه خود را معرفي ميکرد، اما با رسانهاي شدن آن حتي مدير روابط عمومي شبکه نسيم هم اين موضوع را تکذيب کرد و گفت: چنين خبري صحت ندارد و قرار نيست آقاي رشيدپور برنامهاي را در اين شبکه روي آنتن ببرد. حتي خود آقاي رشيدپور در صفحه اينستاگرام خود اين خبر را تکذيب کرده است. رشيدپور در متني که روابط عمومي شبکه نسيم از آن به عنوان تکذيبيه نام برده بود، تاخير در زمان افتتاح شبکه نسيم را دليلي بر عدم پخش برنامه عنوان و اعلام کرده بود مهمانان گوناگوني به اين برنامه خواهند آمد که بيشتر از هنرمندان هستند اما رئيسجمهور نيز يکي از گزينههاي گفتگو است.
اين مجري پر مسئله پيش از اين در گفتگويي با ويژهنامه نوروزي روزنامه ايران گفته بود كه چرايي ممنوعالتصوير بودن خود در تلويزيون را نميداند اما آن را به طور کلي مرتبط با «گرد و غباري که با حوادث سياسي و اجتماعي در سال ۸۸ به وجود آمد» ذکر ميکند.
اين مجري ممنوعالتصوير در ايام انتخابات رياست جمهوري به ستاد انتخاباتي حسن روحاني پيوسته بود كه ظاهرا با واكنش رسانه ملي روبرو ميشود و خودش در همان مصاحبه در پاسخ به اين سؤال که چه زماني از واکنش و مخالفت صدا وسيما از پيوستنش به ستاد انتخاباتي حسن روحاني مطلع شد؟ گفته بود: «فکر ميکنم در مسير هوايي تهران به گرگان بوديم که نامهاي را يکي از مقامات به من نشان داد که در آن به صورت رسمي ذکر شده بود که برنامههاي تبليغاتي دکتر روحاني اگر توسط رشيدپور اجرا شده، به دليل ممنوعالتصويري ايشان قابل پخش نيست و زير آن پاراف شده بود که طبق قانون انتخابات چنين ايرادي پيگرد قانوني دارد و از طريق ستاد انتخابات قابل پيگيري است که من تازه آنجا متوجه نيت صداوسيما شدم».
وي همچنين درباره واکنش روحاني به اين نامه صداوسيما نيز گفت: «من در طول کارم با تيم رسانهاي ايشان به خاطر ملاحظات سياسي و شخصيت ديپلماتيک دکتر روحاني فقط يک بار به ايشان نزديک شدم و گفتم که اگر حضور من در اين مجموعه مضر است و موجب اختلاف ميشود حاضرم داوطلبانه بروم، که دکتر روحاني با بزرگواري که داشتند، لبخندي زدند و گفتند خير تا آخر سفر با ما بياييد که من هم استقبال کردم و تا آخر کار با تيم ايشان بودم».
اما حالا «رشيدپور» مدتي است كه بر صفحه تلويزيون پديدار شده و شبكه «نسيم» را قرق كرده است. شبكهاي كه برخي ميگويند گل برنامههاي آن «كي شبيه كيه؟!» است.
بخش دوم
توليدات تلويزيوني، برنامههاي بيمحتوا و غيرجذاب درحالي باعث فرصتگيري از نيروهاي مستعد ميشود که بودجه بسياري را نيز از بيتالمال حيف و ميل ميكنند. ضمن اينکه توليدات بيمحتوا و غير جذاب يک اثر سوء ديگر هم دارد و آن اينکه اين ويژگيها باعث سوق دادن عده ای مخاطب به سمت شبکههاي ماهوارهاي هم ميشود و تلويزيون سرمايه اصلي خود را از دست ميدهد. بهتر است به اين شکل مطرح کنيم که اين آثار کاملا ضد فرهنگي و مخاطبپران هستند و تاثير سويي بر ديگر آثار تلويزيوني هم خواهد داشت. به نظر ميرسد «عينک آفتابي» به تهيه کنندگي، کارگرداني و اجراي «رضا رشيدپور» که اين روزها از شبکه نسيم پخش ميشود نمونه بارز اين دسته از آثار است،؛برنامهاي که بيمحتوا، غير جذاب و همراه با لودگي و کپيبرداري ناشيانه از آثار طنز منسوخ شده دهه ۶۰ است.
اينکه دست اندرکاران تلويزيون به چه قيمتي حاضر شدهاند آنتن تلويزيون را در اختيار اين لودگي منسوخ شده بگذارند، فرصت ديگري ميطلبد اما بايد به اين نکته توجه داشت که برنامهاي روي آنتن شبکه نسيم ميرود که نه متن قابل توجهي دارد و نه بازيگران آن مستعد آثار طنز هستند و قاعدتا با بررسي بيشتر به راحتي درمييابيم که نويسندگان آيتمهاي اين برنامه، ظاهرا قصد کپيبرداري از «ساعت خوش» مهران مديري را داشتهاند. جالب اينجاست که خود رشيدپور هم از چهره مهران مديري دهه ۶۰ و ۷۰ تقليد ميکند. وي يک عينک آفتابي به چشم دارد و درحال سخنراني است و تکيهکلامها و فيگورهاي مهران مديري در دهه ۶۰ و ساعت خوش را دنبال ميکند.
با گذر از اين زاويه قابل تامل اما برنامه ديگري توسط رشيدپور در شبكه نسيم در حال اجراست به نام «كي شبيه كيه؟» سر و ته اين برنامه كه طي يادداشتي در شماره ۷۵۸ يالثارات نيز به آن اشاره و اعتراض شد به اين نكته اختصاص دارد كه عدهاي زن و مرد يا دختر و پسر ادعا ميكنند كه شبيه فلان آدم مشهور هستند و به همين منظور تصاوير خود را براي قضاوت در اين باره به برنامه ارسال ميكنند. «كي شبيه كيه؟» نيز با پخش اين تصاوير يكي از آنان را كه بيش از ديگران شبيه شخص مشهور ادعا شده است برميگزيند و به صورت حضوري به برنامه دعوت ميكند. در اين ميان چهره اشخاص از چند زاويه و به شكل كلوزآپ نمايش داده ميشود تا بينندگان با دقت در اجزاء صورت شخص مدعي به قضاوت درباره ادعاي او بپردازند.
اين نكتهاي است كه در مورد مردان چندان جلب توجه نميكند اما مسئله وقتي حاد ميشود كه نوبت به نمايش صورت زنان مدعي شباهت با فلان هنرپيشه مشهور هستند. مخاطباني كه اين برنامه را ملاحظه كردهاند شهادت ميدهند كه چه فضاحتي در اين بين به بار ميآيد و چطور زنانگي نواميس مردم با حركات نمايش گونهاي كه از سوي كارگردان به او آموزش داده شده در مقابل ديدگان ميليونها بيننده ظاهر ميشود.
تهيه كننده اين گزارش تا پيش از نگارش آن، تنها به همين بعد زننده ماجرا توجه كرده بود اما وقتي يكي از مطلعين نكته كوتاه اما مهمي را درباره اين سبك از برنامه شرح داد زاويه جديد و البته هولناكي را به موضوع مورد اشاره گشود كه به نظر ميرسد بايد نيروهاي امنيتي روي آن تمركز ويژهاي داشته باشند.
اين فرد مدعي بود كه در آمريكا نيز برنامههاي مشابهي با همين عنوان ساخته ميشود كه هدف از آن يافتن شباهت بين افراد و هنرپيشههاي هاليوود است. اما اين تنها پوششي براي كار اصلي است! چنانچه پس از مراجعه افراد مدعي و دستچين شدن شبيهترين اين افراد، آنان را به دست جراحي پلاستيك ميسپارند تا شباهت مضاعفي به هنرپيشههاي مورد نظر پيدا كنند. اما اين نه پايان كار بلكه آغاز فرايندي است كه اين افراد را وارد «تجارت سكس» خواهد كرد تا در قبال دريافت مبالغ هنگفت توسط باندهاي مافيايي به عنوان بدل فلان ستاره سينما در اختيار ثروتمندان قرار بگيرند.
اين اظهارات باورنكردني درحالي باعث «سوت كشيدن» سر شنونده ميشود كه جستجوي كوتاهي در فضاي مجازي، اطلاعات كاملتري را در اختيار او قرار ميدهد. اين فرايند جستجوگر را با اطلاعات متفاوتي مواجه ميسازد. از جمله اينكه برنامه «كي شبيه كيه؟» در حالت عادي يك سوژه سوخته دسته چندم است كه پيش از شبكه «نسيم» و برنامه «رشيدپور» از سوي طيف گستردهاي از پايگاههاي خبري زرد داخلي و خارجي گرفته تا شبكه اجتماعي اينستاگرام و برخي پايگاههاي مشكوك رژيم صهيونيستي براي دستيابي به اهداف مورد نظر، اعم از جذب مخاطب يا جمعآوري وسيع اطلاعات شخصي افراد در سرتاسر جهان به آن پرداخته شده است. يكي از مشهورترين اين پايگاهها «ماي هريتاژ» يا «ميراث من» نام دارد كه از «يهوديه» واقع در سرزمينهاي اشغالي اداره ميشود.
اما بخش ديگر اطلاعات كه با دعاوي اوليه ما در اين گزارش مرتبط است، دادههاي گستردهاي از زنان بدكاره است كه به واسطه شباهت عجيب خود به يك ستاره سينما مشهور شده و اكنون خود يك ستاره در عالم پورنو محسوب ميشوند. درحالي اين زنان به شكل بينالمللي فعاليت ميكنند كه به دليل اين ويژگي خاص (شباهت به افراد مشهور) از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و تجارت بسيار پر سودي را نيز براي دلالان فعال در اين عرصه رقم ميزنند. تصاوير اين افراد كه توسط پايگاههاي خبري خاصي معرفي ميشوند در حالي در دستههاي ۱۰ الي ۵۰ نفره در ديد عموم قرار دارد كه تصوير وي در كنار هنرپيشه بدل او قرار داده شده است چنانچه اين پديده با نام «ستارههاي سكس همزاد افراد مشهور» معرف حضور همه فعالان در اين عرصه است.
بخش سوم
«الي نحاس» يك دلال مشهور زن است که سال۲۰۰۷ در جشنواره فيلم «کن» به جرم اشتغال به «تجارت زنان»، دستگير شد. اما وي پيش از شهره شدن به اين شغل براي برگزاري جشنتولدي ۱ ميليون دلاري براي «معتصم قذافي» در سال ۲۰۰۴ در مراکش، شهرت داشت. اين دلال زنان بدكاره در جايي دستگير شده بود كه برخي ستارههاي سينماي ايران حضور در آن را، به معناي دست يافتن به كعبه آمال خود ميدانند و رسانههاي معلومالحال نيز اين پديده را به عنوان نقطه آرماني توفيقات يك هنرمند سينما، به مخاطب معرفي ميكنند. در آخرين نمونه «ليلا حاتمي» كه براي چندمين بار مفتخر به حضور در اين جشنواره شده بود به ديدهبوسي با «ژيل ژاكوب» رئيس اين جشنواره پرداخت كه پرونده شكايت ۵۰ خواهر دانشجو از وي هنوز در دستگاه قضايي بلاتكليف مانده است.
با وجود اين پديده دردآور به نظر ميرسد بايد با گذر از آن به شرح ماجراي مربوط به گزارش اصلي پرداخت. چنانچه زمانيکه «الي نحاس» دستگير شد، پليس دفترچه تلفن او را که شامل اسامي دهها نفر از پولدارترين شاهزادهها و پادشاهان خاورميانه بود را ضبط کرد ولي او تاکيد کرد که تنها آنها را ميشناسد ولي اين مطلب هيچ ربطي به «تجارت جنسي» ندارد. به گفته پليس، برخي از «بدنامهاي لوکس» در قالب گروههايي سازمان يافته همانند آنچه که «الي نحاس» هدايت آن را به عهده داشت فعاليت ميکنند که اکثر آنها از پاريس، لندن، ونزوئلا، برزيل، مراکش و روسيه آمدهاند و برخي ديگر به صورت گروههاي کوچکي هستند که به صورت مستقل فعاليت ميکنند.
سال ۹۲ و در خلال برگزاري جشنواره كن «الي نحاس» که سال ۲۰۰۷ در جشنواره فيلم کن به جرم تجارت زنان دستگير شده بود گفت: «مدلها و برخي از بازيگران زن هاليوود در هتلها و پارتيهاي شبانهاي که در کن برگزار ميشود خودفروشي ميکنند.»
اين تاجر لبناني يکي از نزديکان «معمر قذافي» بود که به جرم ترويج و گسترش فحشاء و تجارت زنان در اين جشنواره توسط پليس فرانسه دستگير و براي هميشه از جشنواره کن اخراج شده بود، البته دادگاه فرانسه او را به ۸ سال زندان نيز محکوم کرد ولي پس از ۱۱ ماه زنداني بودن به دليل کمبود مدارک لازم، آزاد شد و به سرعت به لبنان بازگشت و اکنون از ترس دستگيري توسط پليس اينترپل، نميتواند از زادگاهش خارج شود. كارشناسان هنري معتقدند حضور «الي نحاس»، دارنده يک آژانس مدليابي در لبنان، تا سال ۲۰۰۷ همانقدر در جشنواره عادي و متدوال بوده است که حضور ستارههايي چون «براد پيت»، «آنجلينا جولي» و «شارون استون» متداول بود.
«الي نحاس» پس از گذشت چند سال، در جريان برگزاري جشنواره ۲۰۱۳ کن، با اشاره به اين مطلب که امروزه جشنواره کن همچنان بستري براي تجارت جنسي است، گفته بود: «چرا فقط من بايد تحت تعقيب قرار بگيرم و از اين جشنواره اخراج شوم، چون از نزديکان «قذافي» و پسرش هستم، در حاليکه مدلها و حتي برخي از بازيگران زن هاليوود در هتلهاي کن و پارتيهاي شبانهاي که در کن برگزار ميشود، حضور مييابند و خودفروشي ميکنند.»
«نحاس» ۴۸ ساله که قضاوت دستگيري و محکوميت خود را ناعادلانه ميدانست، در ادامه مصاحبه تلفنياش با هاليوود ريپورتر گفته بود: «من در ميان دريايي از افراد پولداري که اين تجارت را ميگردانند، به طرز ناعادلانهاي تک افتادهام، آنها به راحتي به دومين تجارت بزرگ جشنواره کن که بعد از فيلم، جنسيت است، ميپردازند. چرا من؟ پليس به خوبي ميدانست که چه چيزي در جشنواره کن در جريان است و با بيتفاوتي کامل چشمانشان را بستند، ولي يکدفعه چه شد که توجهشان به من جلب شد، چون من براي قذافي کار ميکردم.»
ادعاي «الي نحاس» موضوعي بود كه «راجر ايبرت»، منتقد آمريکايي سال ۲۰۱۰ پيش از مرگ در صفحه توييتر خود درباره آن نوشته بود: «هر ساله زناني که فرانسويها آنها را «دختران فراخوانشده گرانقيمت» با متوسط قيمت ساعتي ۴هزار دلار و زناني که در کنار خيابانها قدم ميزنند با متوسط قيمت ساعتي ۵۰ تا ۷۵ دلار خود را عرضه ميکنند. زناني از اين دست در جشنواره کن کاملا مشخصاند، آنها بسيار خوشپوشاند و سيگار هم نميکشند.»
درحالي روزنامه انگليسی زبان «سان» مينويسد: «پيدا کردن يک زن بدنام در جشنواره کن از خريد يک پيتزا هم راحتتر است» كه يکي از زنان بدنام محلي با نام مستعار «ديزي» نيز در مصاحبه با نشريه سينمايي «هاليوود ريپورتر» گفته بود: «ما همه منتظر فرا رسيدن ايام جشنواره کن هستيم. اين يک رقابت بزرگ است چون دختران بسياري زيادي آنجا هستند ولي خوب به هر حال ما محليها نسبت به بقيه يک امتياز داريم و آن آشنايي با نگهبان و متصدي هتل است.»
نگهبان يکي از هتلهاي کن درباره اين ادعا ميگويد: «زنان بدنام اهل کن، به نگهبان و متصدي هتلهاي مجلل اين شهر رشوه ميدهند و در عوض نگهبانها گاهي اوقات مطالبهکنندگان را به سمت آنها هدايت ميکنند، در طول ده روز برگزاري جشنواره به طور تقريبي هر روز ۱۰۰ تا ۲۰۰ زن بدنام به هتل وارد و يا از آن خارج ميشوند.»
«الي نحاس» نيز در ادامه مصاحبه تلفنياش با «هاليوود ريپورتر» و در تكميل اين فرايند گفته بود: «پول خيلي از آنچه که مردم تصور ميکنند، قدرتمندتر است. زيباترين دختران به هتلهاي مجلل و گرانقيمتي که شيوخ عرب در آنجا مستقرند برده ميشوند. اين دختران ميتوانند تا شبي۴۰ هزار دلار درآمد کسب کنند. عربها با سخاوتترين انسانهاي روي زميناند، اگر از شما خوششان بيايد، حاضرند پول بسيار زيادي را به شما پرداخت کنند. در جشنواره کن، آنها پولها را در دستههاي ۱۰ هزار يورويي با خود حمل ميکنند، براي آنها اين پولها هيچ ارزشي ندارد و مثل يک مشت کاغذپاره است. آنها دوست ندارند دستههاي پول را بشمارند و حتي بدون آنکه لحظهاي بينديشند، پولها را به دست دختران ميدهند، من آن سيستم را به خوبي ميشناسم.»
«نحاس» در گفتگوي تلفنياش با «هاليوود ريپورتر» بر اين نکته نيز تاکيد کرده بود كه: «من تنها ترتيب برگزاري پارتيها را ميدادم، ديگر نميدانم که بين آنها چه اتفاقي ميافتاد، من هيچ سهمي در آن نداشتم، آنها ممکن بود که تنها با يکديگر گفتگو کنند و سرگرم باشند. تازه اگر هم من کاري کرده باشم، مانند من آدمهاي زيادي درطول جشنواره در کن وجود داشتند. هر سال در طول جشنواره ۳۰ تا ۴۰ قايق تفريحي در ساحل وجود دارد که هر کدام از آنها متعلق به فردي بسيار ثروتمند است که در هرکدام از اين قايقها حدود ۱۰ دختر که اغلب مدل هستند به صورت برهنه يا نيمه برهنه وجود دارد. در کنار اين دختران زيبا انواع مشروبات الکلي و مواد مخدر نيز براي افراد مهياست، اين دختران در قايقها دائما در ترددند و شما گاهي ميتوانيد از بيرون آنها را ببينيد. همه اين دختران در پايان شب منتظر پاکتهاي دستمزدهايشان هستند، اين همان چيزي است که براي ۶۰ سال در جشنواره کن در جريان بوده است.»
يکي از ستارگان سينما نيز در مصاحبه با «هاليوود ريپورتر» درباره اين ادعا گفته بود: «زناني که در طول جشنواره در سواحل کن در قايقهاي تفريحي مستقر ميشوند، «دختران قايقهاي تفريحي» نام دارند و ميان فاحشههاي حرفهاي و بازيگران درجه ۲ و ۳ هاليوود و مدلهايي که در ازاي سکس پول دريافت ميکنند، تفاوت چنداني نيست. به طور آشکار حضور بازيگران هاليوود در اين تجارت بيش از تنها چند اسم است.»
جمعبندي و سؤالات:
۱- اينكه چرا يك مجري بدسابقه كه به قول خودش به دليل «غبارآلود بودن فضا در فتنه» ممنوعالتصوير شده بوده و نيز پس از آن سابقه مشعشعي در فعاليت در شبكههاي ماهوارهاي داشته اينچنين بدون ضابطه به فعاليت در سيماي جمهوري اسلامي ايران بازميگردد، سؤالي است كه آقاي ضرغامي پيش از پايان تتمه دوران رياست بر سازمان صدا و سيما بايد به آن پاسخ بگويد.
۲- رئيس سازمان صدا و سيما همچنين بايد به شكل جزئي به اين سؤال در كنار سؤالات ديگري كه حجم آن مثنوي۷۰ من است پاسخ گويد كه چرا بودجه بيتالمال را در اختيار رشيدپور قرار داده تا به واسطه آن به توليد برنامه بيمحتوا و پوچي بپردازد كه بهره آن براي خلقالله هيچ و ضامن آبروبري از نظام جمهوري اسلامي ايران در عرصه بينالمللي است.
۳- اما سخن سوم با نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي است كه به نظر ميرسد بايد اين گزارش ۳ بخشی را جدي گرفته و به بررسي ابعاد و زواياي آن بپردازند و به پاسخ اين سؤال دست يابند كه آيا ارتباطي بين اجراي يك برنامه حساب شده از سوي باندهاي مافيايي تجارت زنان بدكاره و باز توليد يك برنامه دست چندم در رسانه ملي با سوژه مشابه وجود دارد؟ كما اينكه در يك مورد مشابه، چندي پيش اين هفتهنامه، با يك دست واسطه از برخي دستگيرشدگان به جرم پخش فيلم رقاصي در فضاي مجازي شنيده بود كه آنان به واسطه دعوت يك رقاص ايراني معروف، و همجنسباز مقيم آمريكا، براي شركت در مسابقات رقاصي به كشورهاي همسايه ميرفتند و پس از دستچين شدن با وعده كسب مقام در مسابقه، آنها را وارد تجارت سكس كرده و به نقاط ديگر منتقل ميكردند.
۴- از آنجا كه يالثارات، پيشتر، از نارضايتي آقایرئيسي (رئيس هيئت نظارت) از عملكرد صدا و سيما و برنامه مورد اشاره در اين گزارش اطلاع حاصل كرده، سؤال سوم از همين هيئت و بر اين مبناست كه حتي به فرض ابطال همه فرضيات فوق و اعلام بيمحلي آن، چطور به رسانه ملي اجازه داده ميشود با ترغيب افرادي كه در اثر نا آگاهي، تشابه به فلان فرد مشهور را يك فيض ميدانند، به توليد برنامهاي بپردازد كه فارغ از سوق دادن مردم به امور پوچي از اين دست، تنها ما حصل آن نمايش غيرشرعي نواميس مردم از سيماي امالقراي جهان اسلام باشد؟
۵- در ۳۵ سالگي انقلاب اسلامي آنچه مشروح شد بخشي از سرونوشت سازماني است كه قرار بود يك «دانشگاه بزرگ» باشد. حال و روز بلندگوي تنها دولت استقرار يافته از انقلاب اسلامي درحالي مايه خجالت است كه با استناد به آرشيو مواضع موجود از رهبران جمهوري اسلامي، رضایت چندانی از عملكرد اين سازمان در سطح عالي مسئولان نظام وجود نداشته است.
۶- رئیس رسانه ملی واپسين روزهاي دوره مديريت خود را درحالي طي ميكند كه سازمان متبوعش را به رياست بعدي تحويل خواهد داد. سازماني كه به نظر ميرسد يا بايد فكري براي اداره سليم آن كرد يا به تعطيلي موقت آن تا زمان تجديد ساختار رضايت داد.
منبع:هفتهنامه یالثارات الحسین(ع)
برچسبها:
پایگاه خبری انصارحزب الله - شاید در این روزهایی که از یک سو، صهیونیستها در غزه نسلکشی به راه انداختهاند و از سوی دیگر گروههای تکفیری و سلفی تحت عناوین داعش و مانند آن، به سلاخی مردم مظلوم عراق و سوریه مشغولند، دیگر دل و دماغی برای پرداختن به مقوله فرهنگ و هنر و به خصوص سینما باقی نمانده باشد. آن هم سینمایی که اغلب با هیچ یک از مقولات بشری مانند مظلومیت یک ملت محاصره شده و مقاومت در برابر ماشین عظیم جنگی جهان زر و زور و تزویر و افشای ادعاهای حقوقبشر و آزادیخواهی و همچنین مناسبات آرمانی و ملی یک سرزمین، قرابتی که ندارد هیچ، همواره بر طبل بیتفاوتی و بیخاصیتی و موضوعاتی به دور از دغدغهها و دلمشغولیهای مردم، کوبیده و مدعی پرچمداری فرهنگی نظام اسلامی هست!!
اما وقتی در چنین شرایطی، یکی از نمایندگان شاخص هنر رژیم طاغوت که سالهاست از وطن و مردمش گریخته (اگرچه مدعی است هر سال سری به این کشور میزند!) در جشن منتقدان، ناگهان سر و کلهاش پیدا شود و برای روزگار از دست رفته گذشته و فرهنگ و هنر و سینمایش، که مبارزات مردم و انقلاب اسلامی، طومارشان را یکجا در هم پیچید و دیری است که زمانهشان به سر آمده، مرثیهسرایی کند و تا اشک از چشمان گروهی سرازیر کرده و با غوغای رسانهای، دکان دو نبش خود را رونقی بدهد، دیگر آن روی هر آدم معتدل و منصفی را هم بالا میآورد.
علی عباسی در جشن منتقدان، ناگهان به دعوت علیرضا داوودنژاد به روی صحنه آمد و بیتعارف شروع کرد به یک جور نوحهخوانی و اینکه ۲۰ سال پیش در ایران همه چیزش را به غارت بردهاند (بخوانید مصادره کردهاند) و پس از اینکه به دروغ گفتهاند که فیلمها و نگاتیوها و سایر وسایل استودیوی فیلمسازیاش را آتش زدهاند، اما بعدا مشخص شده که فیلمها در اختیار فیلمخانه ملی ایران قرار گرفته است.
عباسی از مظلومیت خود طی این ۲۰ سال گفت! که دندان بر سر جگر گذارده و هیچ نگفته است تا امروز که در جشن منتقدان سر درد دلش باز شده است!
انگار نه انگار که وسایل و فیلمهای ایشان به دلیل مشارکت و سرمایهگذاری دربار پهلوی و افراد فاسدی مانند اشرف پهلوی، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مصادره شده است.
انگار نه انگار که اساسا ایشان با سرانگشت دربار (از بساز و بفروشی) وارد فعالیت سینمایی شده و همراه کسانی همچون مهدی میثاقیه بهایی، برای پروپاگاندای سینمای به اصطلاح موج نو و مطرح ساختن بازیگرانی مانند بهروز وثوقی، شروع به ساخت فیلمهایی از قبیل «هنگامه» و «رضا موتوری» و «پنجره» و «بلوچ» و... کردند. عباس شباویز (از دیگر تهیهکنندگان سینمای به اصطلاح موج نو و مدیر آریانا فیلم) سالها پیش در مصاحبهای با نگارنده شرح داد که چگونه برای بریدن پای امثال بهروز وثوقی از دربار پهلوی و ارتباط با اشرف (برای حفظ به اصطلاح آبروی دربار)، زمینه بازیهای مشترک وی با گوگوش و دیگر هنرپیشگان زن را در آریانا فیلم و سازمان سینمایی پیام (همان استودیویی که به نام علی عباسی بود و وسایلش از سوی دادگاه انقلاب مصادره شد و اینک برایش اشک حسرت میریزد!) تدارک دیدند.
اما از دیگر سوابق مشعشع جناب تهیهکننده مرثیهخوان، رابطه نزدیک وی با محافل بهایی در دهههای ۳۰ و ۴۰ بوده است. چنانکه وی پیش از ورود به حیطه سینما، مجری برنامهای سینمایی در کانال ۳ تلویزیون معروف به تلویزیون بهاییان بود که توسط صهیونیست معروف، حبیب ثابت تاسیس شده بود. بر اساس تمام اسناد و شواهد موجود (از جمله مصاحبه نگارنده با مهدی صابونچیان کارمند ارشد دفتر حبیب ثابت و همچنین اسناد ساواک و مکتوبات وابستگانی همچون مسعود بهنود در کتاب «از سید ضیاء تا بختیار»)، کلیه افرادی که در این تلویزیون مشغول به کار بودند یا بهایی بودند و یا ارتباط نزدیکی با محفلهای بهایی داشتند.
خود حبیب ثابت در تاریخ ۴۴/۲/۱۰ به محفل ملی بهاییان ایران نامهای نوشت و متذکر شد که هدف اصلی از تشکیل تلویزیون در ایران ایجاد کار برای جمعی از یاران (بهاییان) بوده و اینکه به تدریج امکاناتی برای نشر افکار روحانی و معارف حکم الهی (افکار بهایی) به وجود آید. او در این نامه به محفل بهاییان اطمینان داد که در تلویزیونش به هیچوجه برخلاف نظریات امراله (دستورات بهایی) اقدامی نخواهد شد.
این نامه را ساواک نیز در گزارشی به تاریخ ۴ خرداد ۱۳۴۵ به مقامهای بالاتر منتقل ساخت. در آن زمان، حبیب ثابت از اعضای اصلی محفل بهايیت در ایران و جزو ۹ نفر محفل امری بهاییان ایران بود.
اما نکته دیگر اینکه آقای علی عباسی به کدامیک از فیلمهایش افتخار میکند؟ آیا سرمایهگذاری دربار پهلوی و محفل بهاییت بر روی استودیوی ایشان، بیهوده بوده است؟ واقعا تولید فیلمهای مبتذلی مانند «سه جوانمرد»، «لوطی»، «صمد و قالیچه حضرت سلیمان»، «حسن سیاه»، «شب غریبان»، «شام آخر»، «بت» و «بیدار در شهر» و... چه افتخاری برای کارنامه سینمایی این به اصطلاح تهیهکننده آوانگارد سینمای طاغوت محسوب میشود؟
آیا راشهای فیلم مستهجنی همچون «رشید» جای توقیف و مصادره از سوی دادگاه انقلاب را نداشت؟
آیا فیلمی همچون «نعره طوفان» (که محمد علی فردین و رضا کریمی از تهیهکنندگان سینمای پیش از انقلاب هم در آن سهیم بودند) نتیجهاش جان به لب شدن کارگردانش، ساموئل خاچیکیان نبود (همانطور که برای فیلم «جعفرخان از فرنگ برگشته»، علی حاتمی را به اصطلاح نقرهداغ کرد)؟ آیا فیلم «تنگسیر» به سفارش امیرعباس هویدا که دوست نزدیک صادق چوبک بود، آن هم به دلیل درونمایه ضد دینیاش ساخته نشد؟
علی عباسی برای کدام میراث از دست رفته، مرثیهسرایی میکند تا بلکه اشک عدهای را هم در بیاورد؟!!
نکند در این مملکت انقلابی اتفاق نیفتاده و اصلا ملت باید از امثال عباسی و حامیانشان اعم از دربار پهلوی و محافل بهايی، عذرخواهی کند که بساطشان را به هم ریخته است؟!!
اشکال ندارد، انقلاب و نظام اسلامی حتی امثال آقای عباسی را هم تحمل میکند و ایشان باید خدا را شکر کند که تنها اموال و ابزاری که با آنها به تحمیق جوانان میپرداخته، مصادره شده و بابت سالها تولید آثار مفسدهآمیز، مورد بازخواست قرار نگرفته است. حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی و مردم مسلمان بخشندهتر از این حرفها بودند که وقتی برخی همکاران ایشان با مردم همراهی نموده یا توبه کردند آنان را مورد عفو قرار دادند و حتی از بازگشتشان به عرصه سینما جلوگیری نکردند، مشروط بر اینکه باز هم به قول معروف، فیلشان یاد هندوستان نکند و حتی اگر با آرمانها و باورهای ملت همراه نیستند، علیه آنها هم نباشند.
اما دیگر مرثیهخوانی و اشک ریختن و مظلومنمایی برای دوران غارت مادی و فکری و ذهنی مردم این سرزمین، قابل بخشش و گذشت نیست.
سعید مستغاثی
منبع:کیهان
برچسبها:
به گزارش فارس،فدریکا موگرینی در مصاحبه ای با روزنامه «لارپوبلیکا» ضمن دعوت از اروپا برای برای واکنش نشان دادن در قبال خطر تروریسم ، افزود: داعش قصد دارد ما را به درگیری تمدن ها میان اسلام و غرب بکشاند.
وی گفت: داعش یک سازمان تروریستی است که از دین برای رسیدن به اهدافش استفاده می کند درحالی که اسلام هیچ ارتباطی با آن ندارد. جهان عرب (مسلمانان) نیز علیه آنهایی که می خواهند ایزدی ها، مسیحیان و مسلمانان را نابود کنند یکصدا واکنش نشان داد.
موگرینی افزود: رویدادهای خاورمیانه علاوه بر اینکه یک اوضاع اضطراری انسانی است به امنیت اروپا و ایتالیا نیز مربوط می شود و اروپا باید واکنش نشان دهد.
وی با تاکید بر اینکه هیچ کشوری از خطر داعش در امان نیست، افزود: داعش در غرب نیز به جذب نیرو پرداخته است. شمار جنگجویان خارجی در سوریه و عراق و قتل جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی که گفته می شود به دست یک انگلیسی کشته شد، آن را ثابت می کند بنابراین، اروپا نه تنها وظیفه دارد بلکه علاقه مند رسیدگی به این مساله است.
وزیر خارجه ایتالیا گفت: ما هم اکنون در حال کار کردن با تمام بازیگران منطقه بویژه با ایران و ترکیه تا کشورهای خلیج فارس هستیم. ما بر روی یک چشم انداز گسترده تری حساب می کنیم و عقیده دارم که ایجاد یک توازن جدید در منطقه خاورمیانه که شامل تمام بازیگران مهم در تمامی صحنه های بحرانی باشد، امری اساسی است چرا که این بحران ها عمیقا به یکدیگر ارتباط دارند.
وی افزود: دیگر نمی توان با بحران های لیبی، سوریه و عراق جداگانه مواجه شد. نیاز به طرحی برای تمام منطقه است و چنین کاری با به تحرک بخشی به تمام بازیگران منطقه میسر خواهد بود. وقت آن رسیده است تا مسوولیت اروپایی خود را برعهده بگیریم و نقش خود را به عنوان یک بازیکن اصلی در جهان ایفا کنیم.
موگرینی گفت: ایتالیا می تواند نقش رهبری را در اروپا ایفا کند چرا که روابط خوب با تمام بازیگران منطقه دارد و هم اکنون مساله اضطراری متوقف کردن داعش و حفظ غیر نظامیان است و همزمان نیز باید با ابتکارهای دیپلماتیک عمل کرد.
وی افزود: باید در خصوص سیاست راهبردی در سوریه بازنگری شود. نیاز به کاری است، مشابه با آن چه در عراق صورت گرفت. باید یک چارچوب اروپایی و بین المللی ایجاد کرد که تمام تحولات آن را دربر بگیرد. ما در شورای غیر رسمی وزیران خارجه که در روزهای ۲۹ و ۳۰ اوت آینده در شهر میلان برگزار می شود، بر روی یک سیاست راهبردی کلی برای خاورمیانه گفت و گو می کنیم و بعد آن را با بازیگران بین المللی به اشتراک می گذاریم.
وزیر امور خارجه ایتالیا روز گذشته نیز در کمیسیون امور خارجی و دفاع پارلمان این کشور درباره ارسال سلاح و کمک نظامی برای پیشمرگان کرد عراق برای مقابله با داعش گفت: داعش نه تنها یک تهدید برای عراق بلکه برای کل منطقه، اروپا و تمام جهان است و ارسال کمک های نظامی به کردهای عراق لازم و ضروری است اما همانند سایر بحران ها ، یک راه حل دراز مدت نیست.
وی افزود: جان غیر نظامیان، مسیحیان، ایزدی ها و مسلمانان در عراق در خطر است و پاسخ به این اوضاع ناگوار انسانی یک وظیفه اخلاقی است.
موگرینی گفت: آنچه درعراق درحال وقوع است از نظر وخامت و تاثیر بر روی غیر نظامیان فوق العاده است و ما برای پاسخ به درخواست کردستان عراق، متعهد به ایجاد یک چارچوب بین المللی به همراه بازیگران اصلی در منطقه و در اروپا شدیم و حتی تماس های مکرر با واتیکان داشتیم.
برچسبها:
بصیرت نوشت: پس از استقبال ایران و آمریکا از نخستوزیری «حیدر العبادی» در عراق، این پرسش مطرح شد که علت اختلاف دیدگاه ایران و آمریکا درباره نوری مالکی چه بود و علت اشتراک نگاه آنها به حیدر العبادی چیست؟ آمریکا با نوری مالکی مخالف بود، چون وی با بسیاری از دیدگاههای آمریکا درباره مسائل داخلی عراق و منطقه مخالف بود و از آنها حرفشنوی نداشت.
ایران از مالکی حمایت میکرد چون نخستوزیر قانونی عراق بود و سیاستهایی همسو با منافع مشترک ایران و عراق داشت و با وجود پارهای اختلافات با برخی گروههای شیعی عراق، سهم قانونی شیعیان را در عراق حفظ کرده بود. در حال حاضر، آمریکا از نخستوزیری حیدر العبادی استقبال کرد، چون با آمدن وی، مالکی که به گمان آمریکاییها متمرد بود، حذف شده و آمریکاییها برای امتحان مجدد شانس خود، فرصت دوباره یافتهاند.
ایران از نخستوزیری حیدر العبادی استقبال کرد چون به پشتوانه قانون اساسی عراق، به این سمت رسید و ضمن رعایت حقوق سهم سیاسی شیعیان عراق، از پایگاه اجتماعی مناسبی در سطح ملی برخوردار است و چهبسا بتواند با چنین پشتوانهای بدون دادن امتیاز به دشمنان عراق و تضییع حقوق مردم در حلوفصل مشکلات جاری عراق موفق باشد.
برچسبها:
وبلاگ خبری سفره . دیروز در اجلاس دپارتمان لیگ جهانی مقرر شد شرط حضور ایران در لیگ جهانی حضور زنان در ورزشگاها برای دیدن بازی هاست . انگار تعدادی زن فاسده و بی حیا نامه ای برای عدم حضور نحسشان در ورزشگاها به fivb نوشتند و شکایت کردند . به این ترتیب خانمها سال آینده با دوست پسرانشان بازی هارا نگاه می کنند . حال چند سوال و نکته این جا ذکر می شود 1- به fivb چه مربوط در مسایل ما دخالت می کند 2- آیا این نیست که آنها دارند در استقلال ما دخالت می کنند استقلالی که با خون پاک جوانان ما بدست آمده حالا دست چند زن هوس باز به سخره گرفته شود . مگه غیر اینست که حضور زنان در مراسم بدرقه تیم ملی به جام جهانی گذشته حاشیه ساز بود . قریب چند مورد آغوش گرفتن و بغل کردن دختر و پسر نا محرم که با عکس مستند شد و البته حجاب چند عفریته به اسم حجاب اسلامی باعث شد ما خبر اول روزنامه های اماراتی شویم . ایم به ظاهر زنان مسلمان خجالت نمی کشند . درود بر زنان مسیحی و دیگر مذاهب ایرانی که هیچ وقت از حجابشان در ایران انتقادی نکردند اما ...
برچسبها:
وبلاگ سفره شهادت حضرت علی (ع) را بر همگان تسلیت عرض می نماید .
به همین منظور آهنگ خاطره انگیز و بسیار زیبایی در مدح حضرت علی ع قرار می دهیم با نام بابا حیدر مدد از علی ایزدی .
التماس دعا
از سرور آپلود بوی
برچسبها:
وبلاگ سفره این شبهای بندگی را برهگان تبریک و شب ضربت مولای هر دو عالم را به همه تسلیت عرض می نماید .
مدیر وبلاگ سفره
اشکهای بارون دونه دونه میریزه امشب بی بهونه آقام ابوالفضل نیمه جونه ...
برچسبها:
محمد - رسید ... رسید شکاف برداشتن شیر خدا باید از حالا خودمان را برای عزای حسین مظلوم آماده کنیم . گریه کنیم . اشک بریزم . ما یتیمایی بیش نیستیم توی این دنیا بی مولا زندگی زندگی می کنیم . بابای همه میره یه باره دیگه همه بی بابا میشیم تا ببینیم علمدار دشت کربلا چطوری دستاش قلم میشن و مثل بابای مظلومش فرقش شکافته میشه . مولا میره جبرییل میگه مردم مولا تون رفت و ناله سوزناک ستون های آسمان شکافته شد کشته شد علی مرتضی والله دنیا فروریخت . علی از دنیا رفت . حسینم میره این وسط ما بی کس میشیم و یه عاقا به اسم مهدی . بیاین کنار عاقامون شروع کنیم به گریه . بیانین فرض کنیم یه بارم شده این دنیا ارزش نگرانیو نداره فقط فکر کنیم بعد اون لحظه که علی از دنیا رفت یتیما چی فکر می کردند حتما میدونستند علی نیست غذا ببره اون کسی که غذا میزاشته رو پشتشون و براشون غذا می برده الان نیست و انگار یتیما بی بابا شدن . درک کنیم ظهور نزدیکه . همه بیاین بدون افراط و تفریط زندگی رو آماده کنیم اینقدر امل و دمده بازی در نیاریم . سرنوشتو تو این شبها رقم بزنیم شب قدر ما همین حالاست بیاین تو این شبها به خدا نزدیک بشیم . یادمان باشد فرضت ها همیشه تکرار نمیشن . شرمنده نشیم .
برچسبها: