به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله،فارس نوشت: جنایتهای سریالی پدیدهی
نوظهوری به حساب نمیآیند. همیشه ممکن است یکنفر یا چند نفر به هر دلیلی؛
از مباحث اعتقادی گرفته تا کینههای شخصی و تسویه حسابهای تجاری و غیره
دست به این کارها بزنند. اما رخداد نوظهور و البته عجیب در قبال این
جنایتها آن است که افرادی به بهانه وقوع این رخداد، دست به تسویه حساب با
دین و امنیت یک کشور بزنند.
سوابق زیادی از پروندههای مربوط به
جنایتهای سریالی در ذهن مردم وجود دارد؛ چند سال قبل بود که در پی هدف
گلوله قرار گرفتن و کشتهشدن چند شهروند آمریکایی، قاتل و همدستش دستگیر
شدند.
قاتل یک سیاهپوست آمریکایی بود که با همکاری یک پسر نوجوان،
طعمهها را که البته تصادفی هم انتخاب شده بودند به محل تیررس خود هدایت
میکرد و سپس آنها را هدف قرار میداد.
در ایران ما هم از این جنایتهای چندبار تکرار، مواردی وجود دارد.
یکی از دردآورترین آنها جنایت یک گروه تبهکار در یکی از شهرهای مذهبی ایران بود که مدتی اقدام به دزدیدن زنان با ظاهر مذهبی کردند.
آنها از این زنان فیلم میگرفتند و همچنین آنها را وادار به سکوت و پرداخت باج میکردند.
این
اقدام تا آن اندازه رقّتانگیز بود و افکار عمومی را جریحهدار کرد که حتی
برخی مراجع تقلید نیز خواستار برخورد هرچه سریعتر با عوامل این جنایت
سریالی شدند.
و مدتی بعد نیز عوامل این جنایت دستگیر شده و به سزای عمل خود رسیدند.
دو رخداد اشاره شده اگر چه یکی در آمریکا و دیگری در ایران اتفاق افتادند اما بصورت اتفاقی وجوه مشترک فراوانی با هم داشتند.
در
اعتراض به هیچکدام از آنها تجمع برگزار نشد. در پی وقوع آنها کسی مدعی نشد
که این قتلها و ربایشها بر اثر تندروی افراطیون مذهبی بوده است.
در
آمریکا کسی نگفت که آن تکتیرانداز سیاه پوست قاتل، نماینده همهی سیاهان
آمریکایی است و کسی هم به مصاحبه درباره ضرورت التزام سیاهان به قانون و
اخلاق در آن مقطع ننشست.
در ایران و آن شهر اشاره شده هم کسی جنایت
رخ داده را به مخالفین مذهب در آن روزها که اتفاقاً حضوری پررنگ هم در
رسانهها داشتند و یا مخالفتهای صریحی را با حجاب عنوان میکردند ربط
نداد!
*ماجرای تابلویی که یکباره به نمایش درآمد!
اسیدپاشیهای
چند هفته اخیر اصفهان که به وقوع پیوست و طی آن چند زن با تیپهای اجتماعی
مختلف هدف ضارب یا ضاربین قرار گرفتند؛ اگرچه مثل هر جنایت دیگری افکار
عمومی جریحهدار شد اما به ناگاه جریانی خاص بر این مجروحشدگی افکار سوار
شد و تا به خودمان آمدیم؛ تابلوی بلند شده بر دستان این جریان خاص! بود که
خودنمایی میکرد.
«اسیدپاش سریالی با هدف امر به معروف و نهی از منکر این جنایت را انجام میدهد»!
این جملهای بود که در فحوی و محتوای تمام فعالیتهای جریان خاص مذکور، علیالدّوام مورد اشاره قرار میگرفت.
*آغاز و انجام کارناوال شوم «تیترهای یک»
اولین
کسی که با دستهای مرموزش گزینه «امر به معروف و نهی از منکر» را در کنار
«اسیدپاشی» نقش زد و آن را مطرح کرد یک خبرگزاری داخلی بود.
این
رسانه در قالب یک گزارش در اشاره به اسیدپاشیهای اصفهان نوشته بود: «این
حادثه زمانی اتفاق افتاد که از چندی پیش تاکنون در شبکه های اجتماعی مطالبی
با محتوای "اسیدپاشی به زنان بیحجاب" در اصفهان منتشر می شود؛ اما مشخص
نیست که آیا حادثه شب گذشته ارتباطی با این مطالب داشته است یا خیر؟»
و
بعداً نیز در لابهلای مطلب دیگری نوشت: «خبری از اطلاعرسانی دقیق در این
باره نیست و تنها شایعاتی در شبکههای اجتماعی مبنی بر "برخورد راکبان
موتورسیکلت با بدحجابها" مطرح بوده است»
همین رسانه در گزارش دیگری
نیز تأکید کرد:«به نظر میرسد با توجه به نزدیک بودن ایام محرم گروههای
تکفیری که از ماهها قبل، جمهوری اسلامی ایران را برای برهم زدن مراسم ماه
محرم تهدید کرده بودند، از هماکنون فعالیت خود را از اصفهان آغاز
کردهاند»!
و سایرین هم به صحنه آمدند...
ناگفته پیدا بود که بیبی سی فارسی و دویچهوله و بالاترین و سایرین چه مطالبی را در این زمینه منتشر خواهند کرد.
اما
آنچه که سخت باور مینمود، تقلّای برخی رسانههای داخلی بود که دور
شایعهی مرتبط بودن اسیدپاشیها با امر به معروف و نیروهای ارزشی را گرفتند
و کارناوال تیترهای یک را به راه انداختند.
تیترهایی که تماماً بحث
اسیدپاشی را مورد اشاره قرار داده بودند اما محتوا را که میخواندی یک
عبارت وجود داشت که بیشتر از اسیدپاشی تکرار شده بود. نه یکبار که بارها و
بارها.
«امر به معروف و نهی از منکر»...
یکی
از سایتهای اصلاحطلب درباره ماجرای اسیدپاشیها گزارشی ۶ هزار کلمهای
منتشر میکند و در قالب آن به مصاحبه با صاحبنظرانی در زمینه اخلاق و
اجتماع میپردازد. گزارشی که در آن عبارت «امر به معروف» بیشتر و بیشتر از
عبارت «اسیدپاشی» تکرار شده بود.
یک کارگردان زن که به دیدگاههای فمینیستی و ضدّ مردی شهره است، از کلمه «خودسر»! در مصاحبه علیه اسیدپاشی استفاده میکند.
کلمهای که یک طیف سیاسی خاص، مغرضانه آن را برای نیروهای حزباللهی مورد اشاره قرار میدهد!
خبرنگاران
چند رسانهی خاص در هنگام پرسش از مقامات ذیربط در این زمینه دائماً بر
این معنا تکرار میکنند که آیا حوادث اشاره شده ربطی به امر به معروف و نهی
از منکر داشتهاند یا خیر؟!
روزنامهی شرق در سرمقاله یکی از
شمارههای خود، جنایت اسیدپاشی را «بینظیر» و «بیمثال» توصیف کرده و
مینویسد: «وقوع چهار حادثه اسیدپاشی از حیث میزان جریحهدارکردن احساسات
عمومی، در نوع خود بینظیر است»
یک رسانهی داخلی برای داغتر کردن
قضیه، خواستار ضرورت آموزش به مردم از طریق تلویزیون مبنی بر چگونگی دفاع
شخصی در مقابل اسیدپاشها و چیستی کمکهای اولیه به مجروحان اسیدپاشی
میشود.
یک محفل رسانهای مشهور به تندروی مذهبی که اخیراً
شاخههایی از آن مورد ضربهی وزارت اطلاعات نیز قرار گرفت، جنایت اسیدپاشی
اصفهان را کار نیروهای ارزشی! این شهر معرفی کرد.
و دستهایی مرموز همینطور بر دامنهی این خبرها و سؤالهای تک بعدی اضافه کردند و اضافه کردند.
افزودنیهای غیر مجازی که هدفش در روزهای بعد مشخص شد!
*چرا به صورت امر به معروف و نهی از منکر هم اسید پاشیدند؟
موج خبری رسانههای اشاره شده اگرچه با سوژهی اسیدپاشی به راه افتاد اما گویا اهداف دیگری را دنبال میکرد.
اهدافی
که با خوانش خبرهای مربوط به تجمع معترضین اسیدپاشی! در اصفهان و تهران با
حضور برخی فتنهگران دستگیر شده در سال ۸۸، بروز شایعه ناامنی اسیدپاشی در
مشهد و تهران و همچنین متلکپرانیهای گسترده به قانون عفاف و حجاب و نهی
از منکر مجلسیها و همچنین مجموعههای ارزشی مثل انصار حزبالله به وضوح
قابل دیدن هستند.
پر واضح بود که جنایت اسیدپاشی اصفهان نیز همچون
همهی موارد دیگر جنایتهای سریالی که صفحات حوادث روزنامهها و سرویسهای
اجتماعی خبرگزاریها گهگاه مطالبی را در مورد آنها منتشر میکنند؛ ادامه
نمییابد و پلیس و سرویسهای امنیتی با آنها برخورد خواهند کرد؛ اما نکتهی
ناواضح و البته ناهمخوان ماجرا بروز سه آسیب یا همان اهداف اشاره شده بود
که به ناگاه دامان کشور را گرفت و مقولاتی مثل اطلاعرسانی دیرهنگام و
نادرست و ایضاً مرجعسازی غلط از مطالب غرضورزانه برخی رسانههای داخلی و
خارجی که عللی داشت در گستره عقاید شخصی یک خبرنگار تا بغض رسانههای ضد
انقلابی؛ سبب شد تا یک جنایت احمقانه اما همیشه ممکنالوقوع، تبدیل به یک
تراژدی پر غصه شود.
جنایتی که البته واقعیت قضایای آنهم در شتاب
عدهای برای ضربه زدن به مقولات ارزشی و در ادامه به نظام اسلامی، بصورت
صحیحی منعکس نشد.
این وزیر بهداشت و درمان بود که اخیراً در جمع
خبرنگاران بیان کرد که تعداد اسیدپاشیهای رخ داده در اصفهان از ابتدای
امسال تاکنون ۹ مورد بوده است که ۴ نفر از قربانیان نیز مرد! بودهاند.
خبری
و نکتهای که البته در همان رسانههایی که با آب و تاب اخبار مربوط به
زنان قربانی و رابطه اسیدپاشیها با امر به معروف و نهی از منکر را مطرح
میکردند بازتاب چندانی نیافت.
و نه تیتر یک شد و نه پیرامون آن اقتراحی و بحثی صورت گرفت و نه دربارهاش سرمقالههای داغ نوشته شد.
*نگفتیم و ندیدیم...
باید با خودمان روراست باشیم!
در
ماجرای جنایت اسیدپاشی اصفهان، خیلی از ما شاید آن طیف همیشه حاضر در
چالشهای عمومی علیه مردم و نظام را ندیدیم و از یاد بردیمشان و برای همین
شد که توانستند دوباره دست به شیطنت رسانهای و امنیتی زدند!
آنهایی
که از هر جنایتی و از هر برخورد قضایی با این جنایتها آسمان و ریسمان
خودشان را پی میگیرند. از قتلهای زنجیرهای سال ۷۸ گرفته تا اعدام
قاچاقچیها و دستگیری جاسوسها و غیره.
قصاص را در روزنامههایشان
غیر انسانی معرفی میکنند، زندانهای ایران را اتاقهای شکنجه میدانند و
در حالی که امر به معروف و نهی از منکر از اصول مصرّح قانون اساسی ماست، با
آن مخالفت میکنند.
همانهایی که خواستار جلوگیری از اعدام و قصاص
عامل اسیدپاشی به صورت کسانی مثل «آمنه بهرامی» هستند چون میخواهند با این
کار نشان بدهند حکومت اسلامی به دنبال خشونت است؛ اما هنگامی که همین
جنایت اسیدپاشی میتواند دستاویزی برای کوبش دین و هواخواهان امر به معروف و
نهی از منکر باشد؛ خواستار اشدّ مجازات برای عواملش میشوند!
ابنالوقتهایی
که منطقشان بیمنطقی است و مثلاً در همین ماجرای مذکور، مزوّرانه بر روی
خروجی رسانههایشان از دلسوزی به حال کسانی نوشتهاند که قرار است بعنوان
اسیدپاش توسط نیروهای امنیتی دستگیر شوند!
علی خلیلی. شهید امر به معروف و نهی از منکر
آنها
در این قضیه خواستار تشکیل ستاد برای پیگیری پرونده شدهاند اما هنگامیکه
«هادی محبّی» و «علی خلیلی» امر به معروف و نهی از منکر کردند و سرانجام در
دفاع از نوامیس بعضاً حتی بدحجاب یک خانواده به شهادت رسیدند؛ نه تنها هیچ
خبری از تیترهای یک و پرداختهای گسترده رسانهای به این شهادتها و امر
به معروفها نبود بلکه، هیچکدام از همین «آنهای معروف» هم نه تجمعی در این
باره صورت دادند و نه خواستار تشکیل ستاد پیگیری شدند!
راستش این است که ما شاید در قضیه اسیدپاشی اصفهان این طیف همیشگی کمتعداد اما پر سر و صدا را از یاد بردیم!
و صد البته عدم اطلاعرسانی بهموقع و عدم موضعگیری صحیح هم آسیبهای خودش را بر جا گذاشت.
چرا
عدهای رصد نکردند که امکان دارد در هنگام طرح قانون امر به معروف و نهی
از منکر در مجلس شورای اسلامی و اصرار انصار حزبالله بر تشکیل گروههای
امر به معروف لسانی؛ ممکن است عدهای همچنان که مخالفتهای صریح خود را با
این واجب دینی ابراز کردهاند؛ نقشههایی را هم برای لکهدار کردن چهره
این واجب دینی طراحی کنند؟!
چرا نیروی انتظامی درباره اسیدپاشیهای
اصفهان که وزیر بهداشت اخیراً خبر دقیقتری درباره آن اعلام کرد؛
اطلاعرسانی به موقع را انجام نداد؟
آیا واقعا بین پلیس کشور و وزیر
بهداشت؛ روا نبود که خیلی قبلتر از اینها، خبر اعلام شده مبنی بر
اسیدپاشی به صورت ۴ مرد اصفهانی و منوط نبودن اسیدپاشی به ۳ هفتهی اخیر
توسط پلیس اعلام شود نه وزیر بهداشت؟
و همچنین بپذیریم که برخی از
ما نیز دیر متوجه سؤالات غرضورزانه و مطالب رسانهای شیطنتآمیز مرتبط با
امر به معروف و اسیدپاشی شدیم!
در همین روزهای اخیر و در
مصاحبههایی بیان میشود که پیوند زدن چنین پروندههایی با مسائل دینی
همچون امر به معروف و نهی از منکر کار جریانات ضد انقلاب است و یا سیستم
قضایی باید با رسانههایی که این مسئله را طرح کردند برخورد کند و یا ایضاً
کار این افراد کمتر از جنایت اسیدپاشی نیست.
سلّمنا... ولی آیا
بهتر نبود قبل از آنکه سه هدف اشاره شده در بالا اندکی محقق گردد و عدهای
کار شوم خود را تا حدّی پیش بردند؛ این قبیل موضعگیریها انجام میگرفت و
در همان ابتدا کسانی از سیستمهای قضایی و امنیتی به جریانها و اشخاص
مرتبط با افکار عمومی هشدارها و انذارهای لازم را میدادند؟
باید با خودمان روراست باشیم...
*پاسخی به یک فرض محال
پروندهی اسیدپاشیهای اصفهان همچنان مفتوح است و هنوز کسی بعنوان مجرم یا مجرمان اصلی این پرونده دستگیر نشده است.
مشخص نیست چه کسی یا کسانی در پشت این پروژهی سیاه قرار داشتهاند و این جنایت با چه هدف یا اهدافی صورت میگرفته است؟!
اما
بیاییم بدترین فرض یا همان فرض ضد انقلاب و ایادی داخلی آنها را در نظر
بگیریم و به این فکر کنیم که شاید مجرم اصلی کسی بوده باشد که به اسم تشخیص
خود از دین یا هر چیز دیگری دست به این کار زده باشد؟!
همان اتفاقی
که در پرونده قتلهای زنجیرهای سال ۷۸ رخ داد و در ماجرای پرونده قتلهای
محفلی یکی از شهرستانهای کشور در حوالی سال ۸۰ و همینطور در ماجرای
تبهکاری یک راننده تاکسی در تهران که تشخیص داده بود، میتواند و باید از
تمام زنان انتقام بگیرد در ۳ سال قبل نیز وقوع یافت!
حتی فرض بر
وقوع این انگیزه نیز جملهای مشهور از آیتالله بروجردی وجود دارد که
هنگامیکه خبر اقدام دزدی یک طلبه به محضر ایشان عرض میشود، برمیآشوبند و
میگویند:«نگویید یک روحانی دزدی میکرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده
بود»
حقیقت ماجرا همین است...
دین اسلام و بویژه تفکر شیعه اجازه خشونت، تفسیر شخصی از دین و امر غیر قانونی و غیر انسانی را به هیچ کس نمیدهد.
و
لذا آنهایی که پرونده جنایتهای اصفهان را در مقابل امر به معروف و نهی از
منکر قرار میدهند علیالقاعده یا شناختی از دین ندارند و یا نیّات دیگری
را سینههای خود پنهان کردهاند.
کمشناختی و غرضورزیهایی که
معاضدت در جنایت به حساب میآیند و جزای آنها، اقلّ کم برای غرضورزیهای
صورت گرفته در راستای ملکوک کردن چهرهی مقدس امر به معروف و نهی از منکر،
حتماً کمتر از مکافات اسیدپاشی و عوامل آن نیست.
برچسبها:
برای دیدن مطلب به ادامه مطلب بروید
برای دیدن ادامه مطلب کافیست بر روی عنوان بالا " اقتصاد ایران " کلیک کنید
برچسبها:
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله،حوادث همیشه در حال رخ دادن در جای جای دنیا هستند و رسانهها اعم از مکتوب، شفاهی و مجازی مدام در حال انعکاس این حوادث و اخبار مربوط به آن هستند.
هر یک از رسانهها در داخل و خارج از کشور اخبار را به خصوص اخبار مربوط به حوادث را با نیت و اهداف خاص خود دنبال میکنند بهطوری که میتوان گفت اکثر رسانهها مدل خاصی در پوشش اخبار دارند.
در این میان آنچه که از اهمیت ویژهای برخوردار بوده این است که انعکاس اخبار حوادث به گونهای نباشد که زمینه سوءاستفاده رسانههای بیگانه را فراهم کند یا اینکه به دلیل کم و کاستی در پوشش اینگونه اخبار شرایط مساعدی برای رشد قارچگونه شایعات و گمانهزنیها در جامعه که نتیجهای جز تشویش اذهان عمومی ندارد فراهم آید.
همسویی برخی رسانههای داخلی با رسانههای بیگانه که معروف به رسانههای زرد هستند بیش از هر مسئله دیگری نگرانکننده است، چرا که دسترسی مردم به رسانههای داخلی آسانتر است و در صورتی که برخی از رسانههای کشور در پوشش اخبار حوادث در میدان دشمن بازی کنند، کار را دشوار تر و ذهن جامعه را درگیرتر میکند.
این روزها اخبار مربوط به اسیدپاشی در استان اصفهان تیتر یک اکثر روزنامهها و رسانههای کشور را به خود اختصاص داده است که با کمی کنکاش در اخبار مشاهده میشود که برخی از رسانههای داخلی در مسیری حرکت میکنند که مورد نظر رسانههای بیگانه و کشورهای غربی است.
ساعت ۱۱ صبح روز ۲۷ مهر بود که اخباری در خصوص اسیدپاشی به یک خانم در اصفهان در رسانهها منتشر شد و به دنبال آن در روزهای آینده فرماندار اصفهان با تأیید این خبر تعداد قربانیان این حادثه را ۴ نفر اعلام کرد.
این در حالی است که رسانههای بیگانه بیکار ننشستند و این موضوع را راهی برای برخورد با بی حجابی در جامعه که از سوی گروهی خاص برنامه ریزی شده است، عنوان کردند.
به دنبال این حوادث دادستان کل کشور طی حکمی به دادستان عمومی و انقلاب اصفهان دستور تسریع در شناسایی و دستگیری عامل یا عاملین احتمالی اسید پاشی در حوزه قضایی اصفهان را با بهره گیری از قضات مجرب و بسیج کلیه امکانات انتظامی و امنیتی صادر نمودند.
ایجاد رعب و وحشت در جامعه و جلوه دادن فضای نا امن در کشور اولین هدفی است که رسانههای بیگانه دنبال میکنند، حال اینکه برخی از رسانههای داخلی خواسته یا ناخواسته در میدانی که غربیها ایجاد کردهاند ایفای نقش میکنند.
سوال اینجاست که وظیفه رسانههای داخلی در برابر اخباری از این دست چیست؟ آیا بی اعتنایی، برخورد انفعالی، آب و تاب دادن به ماجرا و روایت حواث یا آسیب شناسی صحیح و دقیق و بیان جزئیاتی که عموم جامعه درصدد کشف آن بوده، است؟
حادثه اسیدپاشی در اصفهان در حالی رخ داد و به اتمام رسید که رسانههای غربی آن را دست آویزی برای به تشویش کردن اذهان عمومی در کشور قرار دادند و متاسفانه برخی از رسانههای داخلی نیز همراه خوبی برای رسانههای بیگانه شدند.
در این باره شهلا میرگلوبیات، عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه جنایت اسیدپاشی در اصفهان سناریوی جدید خود غربیهاست، گفت: سند این موضوع نیز همزمانی این توطئه با بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس است.
بیژن مقدم مدیرمسئول روزنامه جامجم نیز با بیان اینکه فاصله ادعاهای رسانههای بیگانه با حقیقت زیاد است، گفت: سؤال اینجاست که مسئولان رسانههای غربی بر چه اساسی به انگیزه عامل یا عاملان بروز حادثه اسیدپاشی در اصفهان پیش از آنکه دستگیر شوند، پی بردهاند؟
ابراهیم فیاض عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هم با انتقاد از عملکرد ضعیف رسانهها در انتشار اخبار صحیح از حوادث، گفت: متأسفانه انتشار اخبار متعدد از زبانهای متفاوت تنها به ناامنی در جامعه دامن میزند و رسانهها را به یک ضد رسانه تبدیل میکند. حتی هماکنون نیز با انتشار خبرهای متعدد هنوز مردم نمیدانند واقعیت چه بوده و تنها اضطراب حاصل از خبرهای ناقص نصیب مردم شده است.
محمدتقی روغنیها، سرپرست مؤسسه ایران نیز با بیان اینکه عدم انتشار جزئیات اخبار حوادث موجب میشود فضای شایعه پراکنی در جامعه ایجاد شود، گفت: برخلاف ادعای رسانههای غربی، کسانی که قربانی حادثه اسیدپاشی در استان اصفهان شدهاند،افراد محجبه بودهاند.
زهرا سجادی یک کارشناس امور زنان هم در این باره معتقد است که مانور روی ماجرای اسیدپاشی یکی دیگر از برنامههای دشمن برای گسترش لاابالی گری در جامعه است و رسانهها با پرداختن به لایههای پنهان این حوادث باید کید دشمنان را برملا کنند تا امنیت روانی جامعه به مخاطره نیفتد.
در کنار این اظهار نظرها در رسانههای مختلف کشور برخی از رسانهها اسیدپاشی در استان اصفهان را امری سازمان یافته دانستهاند و همسو با رسانه های بیگانه با دروغ پراکنی حس نا امنی را به جامعه منتقل کردهاند.
سردار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در اینباره گفت: مطابق شواهدی که تاکنون به دست آمده اسیدپاشی های اصفهان توسط یک نفر انجام شده است و به هیچ عنوان سازمان یافته و گروهی نبوده است.
همچنین الهام امینزاده، معاون حقوقی رئیس جمهور نیز اظهار داشت که وزارت کشور گزارشی در کابینه ارائه کرد که اسیدپاشی ها ربطی به طرح امر به معروف و نهی از منکر ندارد و جرائمی که اتفاق افتاده مربوط به اسیدپاشیها، مربوط به روابط شخصی بوده است.
حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی، دادستان کل کشور با بیان اینکه با عاملان اسیدپاشی برخورد عبرتآموز صورت میگیرد، گفت که پیوست زدن مسئله اسیدپاشی با موضوع امر به معروف و نهی از منکر کار جریانات ضدانقلاب است.
احمد خسرویوفا، رئیس کل دادگستری استان اصفهان هم از تشکیل کار گروه ویژه رسیدگی به پرونده اسیدپاشی در اصفهان خبر داد و با رد شایعه بدحجاب بودن قربانیان، گفت: پدر یکی از قربانیان اسیدپاشی دارای سوابق حضور در جبهه است.
غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران هم، گفت: باید اجازه داد اقدامات پلیسی در ارتباط با عاملان اسیدپاشی انجام شود تا پس از آن مردم شاهد برخورد جدی و بدون اغماض دستگاه قضایی با عاملان این جنایت باشند.
در کنار این اظهار نظرها محمدعلی موسوی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی معتقد است که برخورد با جرائدی که آب به آسیاب دشمن میریزند و با رسانههای بیگانه همسو میشوند تکلیف دادستانی کل است و باید به عنوان مدعی العموم ورود و از آنها شکایت کند.
محمد علی آیتالله موحدی کرمانی خطیب امروز نماز جمعه تهران نیز با اشاره به عمل قبیح اسید پاشی، گفت: ما این عمل قبیح را محکوم میکنیم و از کسانی که مسئولیتی در این زمینه دارند میخواهیم تا عوامل این اتفاق را شناسایی و به اشد مجازات محکوم کنند.
در چنین شرایطی و در حالی که تمام مسئولان کشوری و لشکری بر این امر اذعان دارند که اسیدپاشیهای اخیر در استان اصفهان ناشی از اغراض شخصی بوده است و از هیچگونه جریان سازمان یافتهای بر نخواسته است، برخی از رسانههای داخلی آتش اسیدپاشی را تند میکنند و در کنار برچسب زدن به نیروهای ارزشی کشور موجب ایجاد التهاب و فضایی روانی ناامن در جامعه شدهاند و همچنان به دروغگوییهای خود ادامه میدهد.
لازم است که با توجه به درخواست برخی از مسئولان قضایی کشور، با چنین رسانههایی که در خط ضد انقلاب قلم میزنند و در حرکت هستند برخورد جدی صورت گیرد.
برچسبها:
بدلیل زیادی مطالب احکام به ادامه مطلب مراجعه کنید
برای رفتن به ادامه مطلب کافیست بر روی عنوان بالا " حکم های عزاداری " کلیک کنید
برچسبها:
" ایشان از قبل به موسوی هشدار حضور و فتنه را داده بودند ... بصیرت ایشان درس عبرتیست برای ما"
به گزارش تسنیم، حمیدرضا مقدم فر معاون سابق فرهنگی و اجتماعی سپاه در حاشیه مراسم تدفین پیکر آیت الله مهدوی کنی در سخنانی در مورد تشریح مواضع آیت الله مهدوی کنی در فتنه ۸۸ گفت: مواضع وی در مقاطع مختلف تاریخی برجسته و درخشان بود و یکی از صحنه های درخشان بصیرت ایشان در فتنه سال ۸۸ بود.
وی افزود: بنده قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری خدمت ایشان رسیدم؛ در یکی از دیدارهایم با ایشان که قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ بود، ایشان از حضور موسوی در انتخابات نگران بود و میگفت که به وی(موسوی) پیغام دادهام که کاندیدا نشود چراکه که اگر کاندید شوی برای خودت و نظام ضرر خواهد داشت.
معاون سابق فرهنگی سپاه در همین زمینه تأکید کرد: وقتی علت را از آیتالله مهدویکنی جویا شدم به بنده گفتند که من به آن واسطهای که درخواست داشت از موسوی در انتخابات حمایت کنم نیز گفتم که موسوی نه در زمان امام و نه در زمان فعلی به ولایت فقیه اعتقاد نداشته و ندارد و اگر کاندید شود فتنهای در کشور رخ خواهد داد که این امر به چند ماه پیش از انتخابات مربوط میشود که بیانگر بصیرت وی است؛ البته بعدها دیدیم که این اتفاق افتاد و پیش بینی وی درست بود.
مقدمفر با بیان اینکه مرحوم آیتالله مهدویکنی شناخت خوبی از فتنه ۸۸ داشت، تصریح کرد: مواضع وی انقلابی و حق محور بود و تلاش داشت تا فتنه را خنثی کند.
وی در ادامه با بیان اینکه بسیاری از جریانات مختلف قصد سوء استفاده از وی را داشتند، اظهار داشت: به دلیل اینکه وی انسان بصیر و آشنایی بود جریانات منحرف هیچ وقت نتوانستند ذرهای از او سوء استفاده کنند زیرا او گام به گام همراه ولایت بود.
معاون سابق فرهنگی سپاه در ادامه افزود: آیتالله مهدویکنی در همه ابعاد، چه شخصی و چه سیاسی و چه در اجتهاد و علم، الگوی جامعه برای درس گرفتن است و تمام زوایای زندگی ایشان الگویی برای زندگی کردن محسوب میشود.
مقدمفر همچنین در ادامه در پاسخ به سوال تسنیم در مورد نقش محوری آیتالله مهدویکنی در همگرایی جریان اصولگرایی گفت: آیت الله مهدوی کنی شخصیتی داشت که افراد ولایی، خودی، انقلابی، مجاهد و تمام جریانات همسو با نظام او را قبول داشتند و همه وی را فصل الخطاب و محور وحدت میدانستند.
وی با تأکید براینکه آیتالله مهدویکنی نقش بسیار مفید و موثری در جریان اصولگرایی داشت، تصریح کرد: در زمینه مسائلی که باید برای آینده سیاسی از او درس بگیریم، توصیههایی است که ایشان برای وحدت در جریان اصولگرایی به معنی عام کلمه داشتند.
معاون سابق فرهنگی سپاه در پاسخ به این سوال که گفته میشود پس از ایشان جریان اصولگرایی با مشکل مواجه میشود، نظر شما در این زمینه چیست، گفت: شخصیت آیت الله مهدوی کنی ممتاز و کم نظیر بود و جایگاه خاصی داشت، اما اینکه گفته شود جریان اصولگرایی پس از وی با مشکل مواجه میشود، خیر این طور نیست، اتفاقا توصیههای ایشان چراغ راه آینده است چون او الگو، استاد و مربی بود.
مقدمفر یکی از نشانههای سجایای اخلاقی آیتالله مهدویکنی را تربیت نیروی انسانی مومن و متعهد دانست و تأکید کرد: در این سال ها یکی از سجایای او، تربیت نیروی انسانی محسوب میشد و به دلیل اینکه او اهل تعلیم و تربیت بود نباید نگران این مسئله باشیم. البته یکی از آثار تربیتی ایشان تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) و مدرسه مروی است.
برچسبها:

مشروح گفتوگو با با علیرضا بیکدلی در پی میآید:
* 25 مهر رسانههای ترکیه خبری را منتشر کردند که بسیاری آن را آغاز تنش جدی میان دو کشور ترکیه و ایران قلمداد میکردند. خبر احضار سفیر ایران توسط وزارت خارجه ترکیه توسط رسانههای ترکیه منتشر شد و به سرعت در رسانههای داخلی ترجمه و بازنشر داده شد. فردای انتشار این خبر، احضار سفیر ایران در ترکیه توسط سفارت ایران و وزارت خارجه ترکیه تکذیب شد. بالاخره این خبر واقعا شایعه بود؟ انگیزه منتشرکنندگان این خبر چه بود؟
ترکیه و ایران دو کشور مهم منطقه هستند که مناسبات آنها بر منافع کشورهای منطقه و فرامنطقه تاثیرگذار است. وارد ساختن ایران و ترکیه به فضای مقابله و رقابت، موجب هدر رفتن توان و انرژی دو کشور میشود و بازیگران منطقه با فرصتطلبی و در راه تأمین اهداف و برنامههای خود، از آن بهرهگیری میکنند. همین دستها تلاش کردند که روابط ایران و ترکیه را دارای تنش نشان دهند. شایعه در شرایط پرتنش ایجاد و پراکنده میشود. علت اصلی این شایعهسازی زمینهای بود که به دنبال تحولات اخیر شمال سوریه در افکار عمومی ایران و ترکیه ایجاد شده بود. چنین وضعیتی باعث شد که شایعهسازان هم وارد ماجرا شوند. البته مواردی از وارونه جلوه دادن اخبار و برجسته کردن اظهار نظرهای منفی هم دیده شد که در ادامه همان خط بود. متاسفانه در چنین شرایطی عجله برای پاسخگویی متقابل کار را پیچیدهتر میکند.
* سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان در تاریخ 22 مهر طی کنفرانس خبری با همتای آلمانی خود در جده گفت در بسیاری از بحرانهای منطقه ایران خود بخشی از مشکل است، نه راه حل. وی همچنین ایران را به اشغالگری و تعمیق بحران در سوریه متهم کرد و از تهران خواست تا برای حل بحران سوریه نیروهای خود را از سوریه خارج کند. وی اینگونه ادامه داد که اگر ایران بخواهد بخشی از راه حل بحرانهای منطقهای باشد ما از آن استقبال میکنیم. اما اگر بخواهد همچنان بخشی از مشکل باقی بماند، این کشور نمیتواند نقشی در تحولات منطقهای بازی کند. دو روز بعد یعنی در تاریخ 24 مهر اردوغان در سخنرانی خود گفت یک رهبر دینی در برابر سوال ما مبنی بر اینکه "در سوریه 250 هزار نفر کشته شده است، چرا در برابر آن نایستادید؟" میگوید که "تنها کسی که در برابر ظلم اسرائیلیها ایستاده، بشار اسد است". این را میگویم، افرادی که در آنجا کشته شدهاند خودشان در برابر حملات خود اسرائیلیها ایستادگی نکردند؟ آیا بشار اسد یک بار در برابر اسرائیل مقاومت کرده است؟ 250 هزار نفر را کشته است ولی شما هنوز از او حمایت میکنید. هنوز برای اینها سلاح و پول ارسال میکنید. به فاصله کوتاهی از سخنان سعودیها، رئیسجمهور ترکیه نیز در مراسم شروع سال تحصیلی در دانشگاه مرمره در استانبول با ادبیاتی توهینآمیزتر سخنانی مشابه سعودالفیصل بر زبان رانده است. چرا چنین سخنانی توسط اردوغان صورت میگیرد؟
با توجه به علاقهای که آقای اردوغان به ایران و مقامات عالیه کشورمان همواره نشان میدهند، واقعا پاسخ این سوال دشوار است. محیط روابط بینالملل محیط پیچیدهای است. اظهار نظر افراد بهویژه اگر دارای جایگاه رسمی باشند بر روابط تاثیر میگذارد و به همین دلیل هرگونه اظهارنظری در این سطوح بایستی با مراقبت و حساسیت مطرح شود. مشکل این است که برای هر اقدام و اظهارنظری تحلیلهای متعددی ارائه میشود و هر کسی از ظن خود اقدام به پاسخ متقابل میکند. با گسترش نقش رسانهها و موتورهای جستجوگر این مطالب ماندگار میشوند. برای همین اصل احترام متقابل در روابط دولتها جایگاه مهمی دارد. خاطرم هست که سال گذشته مقام معظم رهبری در ملاقات یکی از مسئولین ترکیه هنگامی که وی از یک رسانه ایرانی برای طرح نسبتی نامربوط به یک مقام کشورش گلایه میکرد، فرمودند من به مقامات هر دو دولت توصیه میکنم که از طرح موضوعاتی که موجب دلخوری طرف دیگر و سوء استفاده دشمنان میشود پرهیز نمایند. اعتقاد دارم این محور حکیمانه بایستی خط مشی مورد عنایت هر دو طرف باشد.
* فکر نمیکنید آقای اردوغان با عجله و دستپاچگی تمام پلهای پشت سر خود را خراب میکند؟
البته ما نیز در قضاوت نبایستی دچار عجله شویم. روابط بینالملل دوران گذار را سپری میکند. از ویژگیهای این دوران سرعت و پیچیدگی تحولات است. طولانی شدن دوران گذار هزینههای زیادی را به کشورها تحمیل کرده است. اغلب بازیگران منطقهای خود را برای نقشهای کوتاه مدت و گذرا آماده کرده بودند. با این وجود هر حکومتی بر اساس ذهنیت خود نسبت به اهداف و منافع ملیاش اقدام میکند. معلوم است که هیچ حکومتی قصد خراب کردن پلهای پشت سر خود را ندارد. به هر حال حزب عدالت و توسعه با توفیقات بیش از یک دهه اخیر خود در عرصه حیات سیاسی ترکیه نشان داده است که حزب بیبرنامهای نیست. با این حال در بین سیاستمداران ترکیه هم نسبت به عملکرد و دستاورد سیاست خارجی این کشور ارزیابیهای متفاوتی وجود دارد. تاثیر مستقیم تحولات حوزه سیاست خارجی ترکیه مانند تحولات خاورمیانه، بالکان و مدیترانه با مسائل داخلی ترکیه به علاوه رقابتهای حزبی داخل ترکیه و تلاش بازیگران خارجی برای مداخله شرایطی را ایجاد میکند که دولت ترکیه مرتبا در معرض اتخاذ سیاست و اعلام موضع قرار بگیرد.
* "یالچین آکدوغان" معاون نخست وزیر ترکیه در تاریخ 26 مهر در نشستی حزبی گفت: به جز ترکیه هیچ کشور دیگری به مردم کوبانی کمک نکرده است. وی با اشاره غیر مستقیم به انتقادات غرب علیه ترکیه گفت: آنهایی که جار و جنجال در این زمینه به راه انداختهاند، به جای تشکر از ترکیه نمکنشناسی میکنند. معاون رئیسجمهور ترکیه نیز در اظهاراتی تند غربیها را نمکنشناس خطاب کردند و اعلام کردند که در مساله کوبانی غربیها هیچ کمکی به ترکیه نکردند. آیا شاهد تنش و فاصله گرفتن ترکیه با غرب و آمریکا هستیم؟
عرض کردم در محیط بسیار پیچیده مناسبات بینالمللی بهویژه در تحولات اخیر شاهد اختلاف و تعارض میان اولویتهای کشورها، حتی کشورهای متحد و همسو هستیم. نیازها، نگرانیها و اولویتهای مقامات ترک الزاما با برنامههای مدنظر قدرتهای فرامنطقهای همپوشانی کامل ندارد. دولت ترکیه از غرب توقع داشت در تحولات اخیر شرایط این کشور را بر اساس منطق و اولویتبندی آنکارا درک کند و ابتکارات آنها در مورد سوریه را بپذیرد. اما غربیها دنبال این بودند که ترکیه سهم بیشتری در هزینههای امنیتی و سیاسی این تحولات متقبل شود و به جای منافع صرف خود، به فکر تأمین منافع ائتلاف باشد. با این وجود غرب و ترکیه ممکن است در سیاستها دچار اختلافات نظر و شکاف شوند اما غرب هیچگاه ترکیه را به عنوان کشور و بازیگر قابل محاسبه در منطقه نادیده نمیگیرد. بخش مهمی از مشکلات ترکیه هم از این منظر است. غرب از زمان سقوط استانبول در زمان سلطان محمد فاتح تا کنون برای عثمانی و ترکیه و جهان اسلام برنامه دارد.
* اوضاع منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟ تاثیر تقابل ترکیه با کردها را در بر دولت اردوغان و منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
سرنوشت منطقه و اوضاع آن تا حد زیادی به وضعیت ترکیه و ایران و کیفیت مناسبات دو کشور بستگی دارد. برای همین روابط این دو کشور با یکدیگر از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار است. تحولات منطقه متأسفانه مولد تهدیدهای حیاتی است. احزاب و تحلیلگران مهم ترکیه صراحتا نسبت به کشیده شدن دامنه این تهدیدات به خطوط قرمز ترکیه هشدار میدهند. در حالی که ترکیه با مشکلاتی بهجا مانده از گذشته مثلا از زمان فروپاشی عثمانی دست و پنجه نرم میکند؛ مشکلات جدیدی مثل آوارگان سوریه دامن این کشور را گرفته که ابعاد سیاسی - اجتماعی و ابعاد اقتصادی دارد.
جواب سوال شما در مورد تقابل کردها و ترکیه روشن است. ترکیه هم با کردها همسایه است و هم بخش قابل توجهی از جمعیت این کشور را کردها تشکیل میدهند. معلوم است که هر کشوری چنانچه با بخشی از مردم خود دچار تقابل شود آثار مخربی بر آن کشور و محیط پیرامون آن خواهد داشت. دولت ترکیه برنامهای را برای تقویت پیوندهای شهروندی تعریف کرده که برای این کشور حائز اهمیت است و آقای داوود اوغلو آن را یکی از اولویتهای دولت خود عنوان کرده است و هدف آن خارج شدن ترکیه از فضای تقابل با کردهاست. اخیرا در جریان تحولاتی که در مرزهای جنوبی ترکیه اتفاق افتاد این برنامه محک جدی خورد. اما دیده شد که دولت و برخی از جریانهای موثر بلافاصله برای تنظیم این روند و بازگرداندن آن به ریل اصلی دست به کار شدند. این روند که به «روند راه حل» معروف شده است، بیشک دارای آثار منطقهای نیز هست.
برچسبها:
به گزارش نامه نیوز، نیروهای پاکستانی و ایرانی امروز جمعه در مرز مشترک میان دو کشور تبادل آتش کردند.
این شبکه پاکستانی به نقل از نیروهای امنیتی این کشور اعلام کرد: نیروهای ایرانی 5 خمپاره به مرز شهر مشخیل در استان بلوچستان شلیک کردهاند و در پاسخ به این آتش نیروهای امنیتی پاکستان نیز 2 خمپاره شلیک کردهاند.
در روزهای اخیر تنشها در مرز دو کشور افزایش یافته است.
این شبکه ادعا کرد که یکی از پرسنل نیروهای پاکستان بر سر این حمله کشته شده است. استان بلوچستان پاکستان در جنوب غربی این کشور قرار دارد که 800 کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد.
ایران هواره اعلام کرده است که تروریستها از مرز پاکستان وارد کشور شده و اقدام به اعمال تروریستی میکنند و بارها از مقامات پاکستانی خواستهاند کنترل مرزهای خود را افزایش دهند.
برچسبها:
.jpg)
علاوه بر آیت الله مهدوی کنی، حبیب الله عسگراولادی اصولگرای برجسته دیگر در نوامبر سال میلادی گذشته از دنیا رفت. آیت الله هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری دو شخصیت برجسته ای هستند که در جامعه روحانیت مبارزه حضور داشته اند اما خود را از اصولگرایان جدا کرده اند.
فقدان حضور آیت الله مهدوی کنی و حبیب الله عسگراولادی فضا را برای بازگشت تندروهای جریان راست فراهم می کند.
مصباح یزدی به عنوان رهبر غیررسمی اصولگرایان در جهت پر کردن جایگاه آیت الله مهدوی کنی نامزد شده است.
مصباح یزدی که به عنوان پدر معنوی احمدی نژاد شاخته می شود فردی است که تاکنون بر سر مسائل مختلف با حسن روحانی دچار اختلاف شده و مناقشاتی با آیت الله مهدوی کنی داشته است.
بنابر بر ادعای المانیتور، مصباح یزدی برای درگذشت آیت الله مهدوی کنی پیام تسلیت صادر نکرد که این نشان از اختلافات عمیق این دو دارد.
در مراسم اقامه نماز بر پیکر آیت الله مهدوی کنی، حسن روحانی، آیت الله صادق لاریجانی، علی لاریجانی، محمدرضا نقدی در کنار آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران حضور داشتند.
آیت الله احمد جنتی، آیت الله رفسنجانی و آیت الله شاهرودی نیز در این مراسم حضور داشتند.
برچسبها:
" هاشمی شاهرودی و موحدی کرمانی ... گزینه های اصلی تصدی ریاست مجلس خبرگان رهبری "
برچسبها:

سنایی افزود: بازدید ناریشکین بازدید متقابل پس از سفر معاون رییسجمهور ایران از روسیه خواهد بود.
سفیر ایران در مسکو گفت: معاون رییسجمهور ایران همچنین از شهر قازان دیدن خواهد کرد.
به نوشته خبرگزاری ریانووستی، سورنا ستاری، معاون رییس جمهور و یک هیات پارلمانی ایران 27 اکتبر وارد مسکو میشوند.
سفیر ایران در روسیه خاطرنشان کرد: بازدید ایران گروه پارلمانی ایران 4 تا 5 روز طول خواهد کشید.
برچسبها: